آذر بیگدلی

آذر بیگدلی

شمارهٔ ۴۴ - و له قطعه

۱

چهل هندوانه، چو گوی ز برجد

که کردیش غلطان ز چوگان سیمین

۲

نه هر یک سپهری و، از دانه هایش

سعود کواکب از آن همچو پروین

۳

چو پستان شیرین، پرویز شترش

چو خون دل کوهکن صاف و رنگین

۴

گمان سر دشمنان تو کردم

بسر گشتگان بسکه بودند سنگین

۵

سراسر گرفتم بکف هر یکی را

دو نیم از ره کینه کردم بسکین

۶

زهر یک، دو فیروزه گون جام پرخون

کشیدم بسر، تا شدم کام شیرین

۷

الهی بود تا بود شادی و غم

محب تو شاد و، عدوی تو غمگین

تصاویر و صوت

نظرات