
آذر بیگدلی
شمارهٔ ۵۶ - و له قطعه
۱
ای صاحب مهربان که فیضت
برخرد و کلان رسیده دانی
۲
جود خاص و سخای عامت
بر پیر و جوان رسیده دانی
۳
وصف تو ز من بخلق عالم
پیدا ونهان رسیده دانی
۴
بر من چه غم از ندادن ریع؟!
ز اهل برکان رسیده دانی
۵
کشت املم، ز ظلم ایشان؛
باغی است خزان رسیده دانی
۶
گفتم که: بگیر ریع من زود،
بر من چه زیان رسیده دانی
۷
گفتی که: به صبر کوش و، کارم
از صبر به جان رسیده دانی
۸
در دل گله از توام نه، اما
از دل به زبان رسیده دانی
نظرات