
آذر بیگدلی
شمارهٔ ۱۰۳
۱
شبها دارم از آن مه مهر فروز
در سینه همه آتش و در جان همه سوز
۲
گفتی: شب و روزت، ز چه شد تیره و تار؟!
آن موی چو شب ببین و، آن روی چو روز!
نظرات