
آذر بیگدلی
شمارهٔ ۳۳
۱
آذر که مدام شکوه از خوی تو داشت
جان داد و ز جان شوق سری تو داشت
۲
غافل مشو از زیارتش، کآن مسکین
میمرد و بدل آرزوی روی تو داشت!
نظرات