
ازرقی هروی
شمارهٔ ۵۵
۱
ای مر ابدان بزرگی را بپیروزی روان
وی مر الفاظ سخاوت را ببخشیدن ضمان
۲
بر تن دولت بقای جاه تو بهتر ز سر
در سر همت هوای جود تو برتر ز جان
۳
بردبار امرت آمد گیتی نا بردبار
مهربان جاهت آمد گنبد نا مهربان
۴
یادگاری دانم از طبع تو در دانش خرد
مستعاری دانم از رای تو پاکی در روان
۵
کلکت از قدرت قدر ، اسب تو از تیزی قضا
ای قدر در زیر دست و ای قضا در زیر ران
۶
گرچه تأثیر سپهری گردشی دارد ثقیل
هم برجاه تو آخر هم بجنباند عنان
۷
گرچه دارد نار دانه رنگ لعل نابسود
نیست لعل نابسوده در بها چون ناردان
۸
تا همی خورشید دارد چهرۀ زرین سپر
تا همی پروین نماید پیکر سیمین سنان
۹
پیکر پروین بود در زیر نعلت خاکبوس
چهرۀ خورشید باشد در سرایت پاسبان
نظرات