
ابن حسام خوسفی
غزل شمارهٔ ۱۰
۱
ای غمزه تیز کرده به قصد هلاک ما
بر باد داده آتش عشق تو خاک ما
۲
صد دل فدای چاک گریبان و دامنت
آخر بپرس حال دل چاک چاک ما
۳
آتش گرفت سینه ز سوز درون من
اندیشه کن ز سوز دل دردناک ما
۴
همچون بنفشه سر بدر آرم به پای بوس
سرو تو گر کند گذری بر مغاک ما
۵
ساقی بیار کوزه و پر کن که روزگار
روزی بود که کوزه بسازد ز خاک ما
۶
ترسم که آه ابن حسام آتشین کند
آیینهٔ ضمیر مصفّای پاک ما
نظرات
محمد ملکشاهی
پاسخ: با تشکر، اعمال شد.