ابن حسام خوسفی

ابن حسام خوسفی

غزل شمارهٔ ۱۰۷

۱

به وقت فصل بهار از چمن مکن اعراض

جهان ز لاله و گل بین به رنگ و بوی ریاض

۲

میان حوضهٔ چشمم ز خون برست گیاه

چنانکه لالهٔ سیراب بر کنار حیاض

۳

شمامه ی سر زلفت که شام رعناییست

چو باد صبح فرح بخش و دافع الاَمراض

۴

ز هر خیال و تصور که غیر دوست بود

ضمیر صافی ابن حسام شد مرتاض

۵

مرا ز کعبه و بتخانه کوی اوست غرض

همین وسیله تمامم ز جملگی اعراض

تصاویر و صوت

نظرات