ابن حسام خوسفی

ابن حسام خوسفی

غزل شمارهٔ ۱۲۵

۱

بیا بیا که دل بسته را گشاد دهیم

بیار باده که غم های دل به باد دهیم

۲

غمی که مونس دیرینه بود در دل ما

اگر ز یاد برفت آن غمش به یاد دهیم

۳

به وقت نزع فریدون نگر به سام چه گفت

که وقت شد که قبادی به کیقباد دهیم

۴

روان خفته ی نوشیروان چه می گوید

که بهتر است که انصاف و عدل و داد دهیم

۵

زبان بسته ی طایی به رهروی خوش گفت

که توشه ای بطلب تا که مات زاد دهیم

۶

سروش غیب ندا می کند به ابن حسام

که ناامید چرایی که ما مراد دهیم

۷

همین کرشمه تمامم که دوش ساقی گفت

وظیفه ای است مقرر ترا زیاد دهیم

تصاویر و صوت

دیوان محمد بن حسام خوسفی به کوشش احمد احمدی بیرجندی و محمدتقی سالک - محمدبن حسام خوسفی - تصویر ۴۱۵

نظرات