
ابن حسام خوسفی
غزل شمارهٔ ۱۲۸
۱
ما نیاریم که سوی تو نگاهی بکنیم
تکیه بر لطف تو داریم که گاهی بکنیم
۲
رویت آیینه ی روحست ز ما روی متاب
آه اگر در رخ آن آینه آهی بکنیم
۳
تکیه بر گردش دور قمری نتوان کرد
رخصتی ده که به روی تو نگاهی بکنیم
۴
هر کجا راه روی روی به راهی دارند
ما هم اندر طلبت روی به راهی بکنیم
۵
بنده وارم به گدایی در خودبپذیر
تا به جان بندگی همچو تو شاهی بکنیم
۶
هاتف غیب چه خوش گفت مرا کابن حسام
عاقبت از کرمت عفو گناهی بکنیم
نظرات