ابن حسام خوسفی

ابن حسام خوسفی

غزل شمارهٔ ۱۴۶

۱

ای قامت بلند تو عمر دراز من

محراب ابروی تو محل نماز من

۲

هستم چو شمع شب همه شب در گداز و سوز

و آگه نیی ز گریه و سوز و گداز من

۳

رازم به زیر پرده ز مردم نهفته بود

بر رو فکند اشک من از پرده راز من

۴

گر قسمتم به کوی خرابات کرده اند

با قسمت ازل چه کند احتراز من

۵

من کار خود چنان که بباید نساختم

باید که لطف دوست شود کارساز من

۶

ای سرو خوش خرام بنه سرکشی ز سر

در ناز خود مبین و ببین در نیاز من

۷

یا در کشم به دامن همت که عاقبت

سر بر کشد ز جیب حقیقت مجاز من

۸

ابن حسام را چو محل پیش بار نیست

خیز ای نسیم و عرضه کن از من نیاز من

۹

باشد به نیم جرعه کند کار من تمام

ساقی میر مجلس مسکین نواز من

تصاویر و صوت

دیوان محمد بن حسام خوسفی به کوشش احمد احمدی بیرجندی و محمدتقی سالک - محمدبن حسام خوسفی - تصویر ۴۲۳

نظرات