
ابن حسام خوسفی
غزل شمارهٔ ۱۶۷
۱
شبی به پیش تو خواهم نشست روی بروی
تطاول سر زلفت بگفت موی به موی
۲
به بوی زلف تو آشفته حال می گردم
بسان باد صبا در ره تو کوی به کوی
۳
بسوی صومعه گاهی ، گهی بسوی کنشت
همی روم به طلب در پی تو سوی به سوی
۴
نشان سرو تو از جویبار می جویم
چو آب از این سببم سر نهاده جوی به جوی
۵
ز گفت و گوی عواقب مگوی ابن حسام
بیاد غبغب جانان سخن ز گوی بگوی
۶
شدن به جانب چین بهر مشک عین خطاست
بجای مشک تو ان زلف موشک بوی به بوی
نظرات