ابن حسام خوسفی

ابن حسام خوسفی

غزل شمارهٔ ۱۷۷

۱

ای روی تو آیینه انوار تجلّی

بنمای که یابد دل عشّاق تسلّی

۲

در هر سری از عشق و تمنا و هوائیست

ماییم و هوای تو ز اسباب تمنَّی

۳

از صورت خوب تو چه معنی بنماید

آن قوم که صورت نشناسد ز معنی

۴

تا جر رخ زیبای تو صورت نپرستند

گو حسن تو بگشای نقاب از رخ دعوی

۵

مأوای حریفان اگر از جنَّة خلدست

ما را سر کوی تو به از جنَّت مأوی

۶

بر خاک رهت ابن حسام ار ننشیند

در دیده غم دیده او خاک ره اولی

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
امین
۱۳۹۷/۰۷/۱۴ - ۱۰:۲۲:۴۱
در بیت چهارم "جز" به اشتباه "جر" تایپ شده .