
ابن حسام خوسفی
غزل شمارهٔ ۲۵
۱
ای خوش آن بلبل که گلزاریش هست
خرمّا آن دل که دلداریش هست
۲
خرقه ناموس صوفی برکشید
زان که بر هر موی زنّاریش هست
۳
یوسف حسن تو را در مصر دل
بر سر هر کو خریداریش هست
۴
من نه تنها بسته زلف توام
صد چو من بسته به هر تاریش هست
۵
نرگس مستت چه خوش منظر گلی ست
لیکن اندر هر مژه خاریش هست
۶
بنده ام طوطی گفتار ترا
زانکه الحق طرفه گفتاریش هست
۷
شاد و خندان می رود ابن حسام
غالبا امید دیداریش هست
نظرات