
ابن حسام خوسفی
غزل شمارهٔ ۳
۱
نقاب سنبل تر برشکن تجلّی را
بسوز زآتش عارض حجاب تقوی را
۲
به باد رایحهٔ زلف عنبرین برده
هزار دفتر تعلیم و درس و فتوی را
۳
تسلی دل عاشق به جز جمال تو نیست
جمال خویش برو جلوه ده تسلی را
۴
لبت خلاصهٔ انفاس عیسوی دارد
دمی به ما بنما معجزات عیسی را
۵
دوای دیدهٔ من کن ز سرمه قدمت
که آن غبار به از توتیاست اعمی را
۶
به هر چه حکم کنی بر سرم خریدارم
مطیع رای توام همچو بنده مولی را
۷
ز بهر شورش مجنون صبا پریشان کن
شکنج طرّهٔ آشفتهکار لیلی را
۸
ز نقش خامه صورت نگار ابن حسام
برند اهل حقایق رموز معنی را
۹
صفای عالم باقی کسی به دست آرد
که پشت پای زند زخرفات دنیی را
نظرات
مهدی قناعت پیشه
مهدی قناعت پیشه
مهدی قناعت پیشه