ابن حسام خوسفی

ابن حسام خوسفی

غزل شمارهٔ ۳۳

۱

دلا بپرس که آن روشنی دیده کجاست

بهارخرم و آن سرو سر کشیده کجاست؟

۲

برو به باغ طراوت ز باغبان و بپرس

که از درخت تو ان میوه رسیده کجاست؟

۳

دلم رمیده شد از دست دوستان عزیز

خبر دهید مرا کان دل رمیده کجاست ؟

۴

کمد زلف تو دی با غزال چشم تو گفت

که آن فریفته آهوی دام دیده کجاست؟

۵

کمد ابروی شوخت به بازوی من نیست

کسی که بازوی او آن کمان کشیده کجاست؟

۶

نیافت چاشنیی از لب تو ابن حسام

کسی که شربت آن لب بود چشیده کجاست؟

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
علی حسینیون
۱۳۹۶/۰۱/۱۸ - ۰۱:۱۱:۰۲
در مصرع 7 و 9 بنظر میرسد کمد میبایستی کمند باشد
user_image
علی حسینیون
۱۳۹۶/۰۱/۱۸ - ۰۱:۱۶:۱۸
در مصرع 7 و 9 کمد بنظر میرسد که می بایستی کمند باشد
user_image
د. ق. مصلح بدخشانی
۱۳۹۸/۰۷/۲۷ - ۱۷:۲۶:۱۲
دلا بپرس که آن روشنیی دیده کجاستبهار خرم و آن سرو سر کشیده کجاست؟برو به باغ طراوت و ز باغبان بپرس!که از درخت تو آن میوه رسیده کجاست؟دل من رمید و شد از دست، دوستان عزیز!خبر دهید مرا کان دل رمیده کجاست؟کمند زلف تو دی با غزال چشم تو گفتکه آن فریفته آهوی دام ندیده کجاست؟کمان ابروی شوخت به بازوی من نیستکسی که بازوی او آن کمان کشیده کجاست؟