ابن حسام خوسفی

ابن حسام خوسفی

غزل شمارهٔ ۶

۱

ای به سر کوی تو مسکن و مأوی مرا

خاک درت خوش‌تر از جنت اعلی مرا

۲

روی توام در نظر فکر توام در ضمیر

بهتر از این چون بود صورت و معنی مرا

۳

گوشه‌نشینان کنند دعوی هر قبله‌ای

قبلهٔ ابروی توست کعبه دعوی مرا

۴

دانهٔ خال تو شد راهزن زهد من

عشق تو بر باد داد خرمن تقوی مرا

۵

من که شدم کشتهٔ آن بت عیسی سرشت

بو که حیاتی دهد از دم عیسی مرا

۶

خاطر مسکین به هجر چون ره تسکین برد

گر ندهد مژده‌ای وصل تسلی مرا

۷

گر شود ابن حسام در غم عشقش تمام

بس بود این دولت از دنیی و عقبی مرا

تصاویر و صوت

محمد ملکشاهی :

نظرات

user_image
سعید
۱۳۹۸/۰۲/۱۶ - ۱۲:۵۴:۱۳
در بیتِ ششم به نظر میاد بایست به جای «مژده‌ای» واژه‌ی «مژده‌ی» قرار بگیره تا معنا درست باشه.البته از اونچه در نسخ اومده خبر ندارم.