ابن حسام خوسفی

ابن حسام خوسفی

غزل شمارهٔ ۶۴

۱

آن‌ها که طرف روز به گیسو گرفته‌اند

مه را به تاب طرّهٔ هندو گرفته‌اند

۲

افسونگرند گوشه‌نشینان چشم تو

دل‌ها به سحر غمزهٔ جادو گرفته‌اند

۳

یرغوچیان چشم سیاهت به یک نظر

ملک دل خراب به یرغو گرفته‌اند

۴

تواچیان ابروی شوخت هزار دل

هردم بدان کمانچهٔ ابرو گرفته‌اند

۵

کردی به غمزه قصد دل ناحفاظ من

ترکان مست بین که به لرغو گرفته‌اند

۶

خوبان بام چرخ ز رشک جمال تو

هر بامداد پرده فرارو گرفته‌اند

۷

دُردی‌کشان جرعهٔ خمخانهٔ الست

مستی ز جان بادهٔ یاهو گرفته‌اند

۸

مستان جام لَم یَزلی از شراب عشق

بزم طرب به بانگ هیاهو گرفته‌اند

۹

ابن حسام در طلبت سعی می‌کند

آری مراد را به تکاپو گرفته‌اند

تصاویر و صوت

نظرات

user_image
صالح
۱۳۹۷/۱۰/۰۷ - ۰۵:۰۷:۵۲
با سلام و ارادت خدمت اساتیددر این بیت یرغو به چه معناست؟کردی به غمزه قصد دل ناحفاظ منترکان مست بین که به لرغو گرفته اند