
ابن حسام خوسفی
غزل شمارهٔ ۶۶
۱
جان را همیشه بر سر کوی توراه باد
دل را مقیم در سر زلفت پناه باد
۲
همچون بنفشه زلف تو پشتم دوتاه کرد
یا رب که پشت زلف تو دایم دوتاه باد
۳
ای چشم دیده ای که چه کردی به جای دل
زین کرده، خان و مان تو دایم سیاه باد
۴
چشم ار گناه کرد که در ابروی تو دید
پیوسته کاردیده ی من این گناه باد
۵
انجا که کشتگان تودعوی خون کنند
چشم تو بر مقاله ی ایشان گواه باد
۶
طالع قرین حال و سعادت رفیق تو
دولت مظیع و بخت نکو نیکخواه باد
۷
ابن حسام محرم اسرار جان تویی
جانت حرم نشین حریم اله باد
تصاویر و صوت

نظرات