ابن حسام خوسفی

ابن حسام خوسفی

غزل شمارهٔ ۷۳

۱

جز خم زلفت دلم پناه ندارد

جانب دل‌ها چرا نگاه ندارد

۲

کیست که از تاب آن دو سنبل مشکین

همچو بنفشه قد دوتاه ندارد

۳

مردمی کن که پیش چشم سیاهت

خانهٔ مردم چنین سیاه ندارد

۴

سینهٔ چون مجمرم ز آتش هجران

جز نفس گرم من گواه ندارد

۵

نامهٔ دردم به دست باد سپردم

لیک صبا بر در تو راه ندارد

۶

دل به سوی میکده پناه ازآن برد

بیش سر درس خانقاه ندارد

۷

ز ابن حسام از چه روی زلف تو پیچید

داغ تو دارد جزین گناه ندارد

تصاویر و صوت

نظرات