
ابن حسام خوسفی
غزل شمارهٔ ۸۱
۱
خط تو دایره ی مشک گرد ماه کشید
بر آفتاب سواد شب سیاه کشید
۲
دلم به دعوی خون بر غزال چشمت را
سرشک سرخ و رخ زرد را گواه کشید
۳
مقام شیفته حالان پناه طره ی تست
دل مقام شناسم بدان پناه کشید
۴
نوید داد عنایت مرا که لطف عمیم
رقم به عفو تو بر صفحه ی گناه کشید
۵
اگرچه می رود آلوده دامن ابن حسام
به ذیل عاطفت سایه ی الاه کشید
نظرات