
ابن یمین
شمارهٔ ١١٢ - قصیده در مدح فاضل اوحد حکیم الدین
۱
این منم یا رب که در دل شادمانی یافتم
و آنچه جستم از قضای آسمانی یافتم
۲
با من این الطاف چرخ کینه ورزان میکند
کز خدیو ملک دانش مهربانی یافتم
۳
اوحد الدنیا حکیم الدین که نپسندد خرد
گر فلک گوید که در دنیاش ثانی یافتم
۴
آنکه چون انشای عذب او عطارد دید گفت
گاه پیری لذت عمر جوانی یافتم
۵
مهربانی با منش این بود کز ارشاد او
بر اقالیم فضایل کامرانی یافتم
۶
سوی دار الکتب خود راهیم داد از مکرمت
تا درو درجی پر از در معانی یافتم
۷
شاید ار چون خضر مانم زنده آب حیات
ساغری تا لب پر آب زندگانی یافتم
۸
ما و عشرت بعد از این بر رغم دشمن تا ابد
کز کف ساقی لطفش دوستکانی یافتم
۹
کی توانم گفت شکر آنکه از کنج نیاز
ناگهان ره سوی گنج شایگانی یافتم
۱۰
از کتابت بگذر ای ابن یمین تصریح کن
کو ز تصویرات جان افزاش مانی یافتم
۱۱
جاودان بادا مفید و اهل فیضش مستفید
کز بیان او حیات جاودانی یافتم
نظرات