
ابن یمین
شمارهٔ ١٢١ - وله ایضاً
۱
هر گه که نام مجلس مولی همی برم
قدر سخن بپایه اعلی همی برم
۲
مولی ملوک مملکه الفضل و العلی
کاندر ثناش شعر بشعری همی برم
۳
ای رکن حصن شرع مشید برای تو
در مدحتت چو دست با نشی همی برم
۴
حقا که از میامن اوصاف ذات تو
از لطف نظم آب ثریا همی برم
۵
نی هوش دار ابن یمین اینچنین مگوی
گو خوشه ئی ز خرمن مولی همی برم
۶
گیرم که هست خود سخنم سحر سامری
جهلم نگر که زی ید بیضا همی برم
۷
میآورم سخن بتو کرمان و بصره را
بر رسم تحفه زیره و خرما همی برم
۸
غواص بحر شعر توام هست سالها
کز قطره هاش لولو لالا همی برم
۹
از بندگان خویشتنم دان که مدتیست
کین دولت از زمانه تمنا همی برم
۱۰
میگویم اینسخن که بنو عرض میکنم
شوخی نگر که قطره بدریا همی برم
نظرات