
ابن یمین
شمارهٔ ۱
۱
آمدم بار دگر بر سر پیمان شما
که ندارم پس ازین طاقت هجران شما
۲
بر سرم افسر شاهی نبود خوشتر از آنک
دست و پا بسته بزنجیر بزندان شما
۳
چون دوات ار چکد از دیده من خون سیاه
سر نه پیچم چو قلم از خط فرمان شما
۴
سرمه روشنی دیده غمدید کنم
گرد خاک کف پای سگ دربان شما
۵
صدف گوهر شهوار کند جزع مرا
چون شود خنده زنان لعل درافشان شما
۶
گر ز سودا نبود پس ز چه روی ابن یمین
میکشد این همه صفرا ز رقیبان شما
تصاویر و صوت


نظرات