
ابن یمین
شمارهٔ ۱۲۰
۱
ز آنروی طره پر رخ دلدار کج نهند
کاهل خرد طریقه طرار کج نهند
۲
گیرد مناسبت برخ و زلف یار من
گر شاخ سنبل از بر گلنار کج نهند
۳
حقا که لاف راستی از سرو بوستان
در پیش قامتش گه رفتار کج نهند
۴
از سر کلاه حسن نهد شاه اختران
خوبان ز راه ناز چو دستار کج نهند
۵
در کوی عشق راست نهادند جمله روی
آنها که پای بر سر بازار کج نهند
۶
گفتی که با تو راست دلم بر مگرد از آن
انکار کردن از پس اقرار کج نهند
۷
پرگار عاشقان خم ابروی جفت تست
در طاقش ار چه قاعده کار کج نهند
۸
گر جان طلب کنی بدهم ز انکه اهل دل
کردن بجان مضایقه با یار کج نهند
۹
ابن یمین بعشق تو جان داد و دم نزد
زیرا که عاشقان همه گفتار کج نهند
نظرات