
ابن یمین
شمارهٔ ۱۳۲
۱
عشق تو گر ضلال دل ماست گر رشاد
ما را توئی ز هر دو جهان غایت مراد
۲
ما عشق تو بمبدء فطرت گزیده ایم
و ز بهر روح ساخته زو توشه معاد
۳
گر مکر دشمن از تو جدا میکند مرا
لاتنقص المحبه بالهجر و البعاد
۴
دور از جمالت آتش هجر ار بسوزدم
گیرد هوای کوی تو هر ذره از رماد
۵
محسوب در شمار ولیکن نه آشکار
نقش دهان تنگ تو چون فارد و ز باد
۶
چون نو عروس فکر تو آید بجلوه گاه
آنلحظه یا ز غایت اخلاص یا ز داد
۷
رحمی کن ای نگار که در کشتزار عمر
جز کشت خویش ندروی اندر گه حصاد
۸
ای دل رضای دوست گرت دست میدهد
از دشمنان چه باک که باشند با عناد
۹
ابن یمین بپای تو خواهد فکند سر
کر ذال کرد قافیه و هر چه باد باد
تصاویر و صوت

نظرات