ابن یمین

ابن یمین

شمارهٔ ۱۳۳

۱

عاشقان چون عزم رفتن سوی دلبر کرده اند

در طریق عشق پا از تارک سر کرده اند

۲

بر رخ چون آتش جانان سپند جان خویش

تا بسوزد از دل پر درد مجمر کرده اند

۳

بی بصارت بوده اند آنها که رویش دیده اند

پس بخوبی ماهرا با او برابر کرده اند

۴

نور محض است او و دانی چیست مه ظلمانیی

کز فروغ آفتابش رخ منور کرده اند

۵

صبح صادق جامه از غم تا بدامن چاک زد

زانکه حسنش مطلع خورشید خاور کرده اند

۶

از دو زلف مشکبارش یک گره بگشاده اند

چار سوی و شش جهه از وی معطر کرده اند

۷

غنچه خود را با دهانش عبده گفت و فداه

از خوشی آن دهان او پر از زر کرده اند

۸

ناصحان گویند ازو دوری کن اما چون کنم

چون بدیوان قضا کارم مقرر کرده اند

۹

صحبت جانان گزین ابن یمین نه جان خویش

گر میان جان و جانانت مخیر کرده اند

تصاویر و صوت

دیوان اشعار ابن یمین فریومدی - تصویر ۲۹۸
دیوان اشعار ابن یمین فریومدی (از روی نسخه قدیمی مورخ به سنه ۹۲۱ هجری قمری) - ابن یمین فریومدی - تصویر ۳۰۰

نظرات