
ابن یمین
شمارهٔ ۱۷۳
۱
خلیلم گو نقاب از رخ برانداز
شکستی بر بتان آذر انداز
۲
بسنبل شورها در عالم افکن
بنرگس فتنه ها در کشور انداز
۳
ز زلف عنبرین بگشای بندی
گره بر کار مشکین اذفر انداز
۴
از آن مشکین رسن یعنی که زلفت
مرا در گردن جان چنبر انداز
۵
بخنده پسته شیرینت بگشای
بسوی طوطی جان شکر انداز
۶
دلم سلطان عشقت را وفا بست
ازو رخت صبوری بر در انداز
۷
ز بهر درد دل ابن یمین را
دوای جان ازو رمزی در انداز
نظرات