ابن یمین

ابن یمین

شمارهٔ ۱۷۴

۱

دل بزنجیر سر زلف تو در بستم باز

من دیوانه و از بند خرد رستم باز

۲

مطلب هوش زمن کز می عشقت قدحی

بهوس خوردم و چون چشم خوشت مستم باز

۳

مستی و عاشقی من همه امروزی نیست

من درین کوی بسی بوده ام و هستم باز

۴

من و تو به ز کجا تا بکجا دورم باد

توبه گر بود ترا مژده که بشکستم باز

۵

دل و جان هر دو گرفتار غمت بود بجهد

دل رها کردم وزو با رمقی رستم باز

۶

من چو چشمان تو بیمار ز آنم که بدل

رگ سودای سر زلف تو پیوستم باز

۷

بارها مار سر زلف تو خستست مرا

وقت تریاق لب تست کزو جستم باز

۸

تا شدی در دلم ایجان جهان صدر نشین

در دل بر همه خوبان جهان بستم باز

۹

در هوای رخ زیبای تو چون ابن یمین

بر سر آتش سودای تو بنشستم باز

تصاویر و صوت

دیوان اشعار ابن یمین فریومدی (از روی نسخه قدیمی مورخ به سنه ۹۲۱ هجری قمری) - ابن یمین فریومدی - تصویر ۳۱۸
دیوان اشعار ابن یمین فریومدی - تصویر ۳۱۴

نظرات