ابن یمین

ابن یمین

شمارهٔ ۱۸۳

۱

باد صبا صبحدم بوی تو آورد دوش

بلبل شیدا فتاد بار دگر در خروش

۲

تا که سمن مرسله ساخت ز در عدن

باز کشید ارغوان لعل بدخشی بگوش

۳

بس که ریاحین شکفت بر چمن از رنگ رنگ

گشت چمن غیرت کلبه گوهر فروش

۴

وقت طرب مغتنم دان که زمان تا زمان

فوت شود وینسخن از سر دانش نیوش

۵

ساقی گلچهره را گو بده آن جام می

کز حسدش لاله را خون دل آمد بجوش

۶

پای سهی سرو گیر مست چنان شو که سر

بر صفت نرگست بیش در افتد بدوش

۷

هر که چو ابن یمین وقت صبوح الست

مست شد از هیچ روی باز نیاید بهوش

تصاویر و صوت

نظرات