
ابن یمین
شمارهٔ ۲۰۶
۱
خیال روی تو هر شب بخواب میجویم
خیال بین که بشب آفتاب میجویم
۲
فروغ روی تو جستم در آب دیده خویش
چه بیخودیست که آتش در آب میجویم
۳
ز تاب زلف تو جانم فتاد در تب و تاب
هنوز در سر زلف تو تاب میجویم
۴
زکوه حسن بده چون نصاب آن داری
بحکم شرع زکوه از نصاب میجویم
۵
بیا و بر لب من نه لبت که جان منست
بلب رسیدن جانرا شتاب میجویم
۶
بچین زلف چو شامت نمیرسد دستم
نسیم زلف تو از مشک ناب میجویم
۷
بوعده تو امید وصال میدارم
منم که آبحیات از سراب میجویم
۸
بعهد حسن تو دل را بصبر فرمودم
منم مگر که خراج از خراب میجویم
۹
منم که ابن یمینم چو نیست دولت وصل
در آرزوی خیال تو خواب میجویم
تصاویر و صوت

نظرات