
ابن یمین
شمارهٔ ۲۱۴
۱
ساقیا موسم آنست که می نوش کنیم
محنت گردش ایام فراموش کنیم
۲
خیز چون در چمن افتاد ز بلبل غلغل
قلقل بلبله را یک نفسی گوش کنیم
۳
دوستکامی همه با یار کلهدار خوریم
عیش در سایه آن سرو قبا پوش کنیم
۴
در ده آن رطل گران تا سبک از قوت می
عقل را واله و سرگشته و مدهوش کنیم
۵
از سر ما نرود تا بقیامت مستی
گر می از ساغر لعل لب تو نوش کنیم
۶
تا بکی دیگ هوس از پی مهمان خیال
بر سر آتش سودای تو پر جوش کنیم
۷
روزها دست زدیم از غم عشقت بر سر
بامیدی که شبی با تو در آغوش کنیم
۸
کسوت حسن چو بر قد تو آراسته اند
تا قیامت علم عشق تو بر دوش کنیم
۹
خیز با ابن یمین شاد بعشرت بنشین
تا نشاط و طرب امروز به از دوش کنیم
نظرات