
ابن یمین
شمارهٔ ۲۳
۱
ای ترک بده باده گلفام که عیدست
وز دست مده جام غم انجام که عیدست
۲
از رنج مه روزه چو جستی بسلامت
بزم طرب آرای بهنگام که عیدست
۳
اعلام طرب عاقل اگر می نفرازد
او را ز سر علم کن اعلام که عیدست
۴
می رونق ایام نشاط و طرب آمد
دریاب کنون رونق ایام که عید است
۵
از تلخی می شاید اگر ترک شکر لب
شین ین کندم بار دگر کام که عیدست
۶
ابروی تو چون ماه نوام دوش گه شام
فرمود که می نوش هم از بام که عیدست
۷
ای ابن یمین چند نشینی بدر زهد
برخیز سوی میکده بخرام که عیدست
تصاویر و صوت


نظرات