ابن یمین

ابن یمین

شمارهٔ ۲۳۶

۱

تا شدم آگاه از آن زنجیر زلف قیرگون

از هوای او دلم افتاد در راه جنون

۲

گر توئی ماه دو هفته پس نمیگوئی چرا

همچو ماه نو بود حسن تو هر ساعت فزون

۳

گنج حسنت را که مار مشک پیکر بر سرست

چون بدست آرم که در مارت نمیگیرد فسون

۴

شاید ار گویم که جانست آن پری پیکر که هست

زلف او چون جیم و قامت چون الف ابرو چو نون

۵

از هوای شکر میگون او طوطی عقل

شد زبون آری خرد باشد بدست می زبون

۶

خاک هستی مرا دادند بر باد فنا

آب چشمم از برون و آتش دل از درون

۷

بر دل ابن یمین ترک کمان ابرو زد است

تیر غمزه زخم آن پیدا و پنهان جوی خون

تصاویر و صوت

دیوان اشعار ابن یمین فریومدی (از روی نسخه قدیمی مورخ به سنه ۹۲۱ هجری قمری) - ابن یمین فریومدی - تصویر ۳۴۲
دیوان اشعار ابن یمین فریومدی - تصویر ۳۴۰

نظرات