
ابن یمین
شمارهٔ ۲۴۳
۱
کار عشاق است جان در عشق جانان باختن
عشق جانان در حقیقت نیست جز جان باختن
۲
کر کنم جان در سر سودای وصلش باک نیست
زانکه در کوی سلامت عشق نتوان باختن
۳
تا ز عاج و انبوسش گوی و چو کان کرده اند
هیچ ناید خوشترم از گوی و چوکان باختن
۴
نرد خوبی در تمامی بر بساط دلبری
کس نیارد مثل او در ملک ایران باختن
۵
آشکارا خواهم افکندن سر اندر پای تو
زانکه آمد دل بجان از عشق پنهان باختن
۶
گر ببازم دین و دنیا بر بساط عشق او
بر تو دشوارست باشد بر من آسان باختن
۷
جان بجانان گر دهد ابن یمین عیبش مکن
کار عشاقست جان در عشق جانان باختن
تصاویر و صوت


نظرات