ابن یمین

ابن یمین

شمارهٔ ۲۶۷

۱

سحرگه آن صنم سرو قد شتاب زده

درآمد از در ابن یمین شراب زده

۲

عرق نشسته ز می بر عذار نازک او

چنانکه بر ورق یاسمین گلاب زده

۳

شکنج طره او بر رخش فتاده چنانک

ز رأس عقده مشکین بر آفتاب زده

۴

لبش چو دید دلم را کباب زآتش عشق

نمک بگاه شکر خنده بر کباب زده

۵

بزیر خط رخ خوب ترا چنان دیدم

که آتشست بر او آب مشک ناب زده

۶

بلطف گفتمش ای نازنین تو عمر منی

بدان دلیل که هستی چنین شتاب زده

۷

منم که مردم چشم خیال پیمایم

که تا خیال تو دیده دلش ز خواب زده

۸

در سرای ترا هر سحر چو فراشان

برفته خاک بمژگان خویش و آب زده

تصاویر و صوت

نظرات