
ابن یمین
شمارهٔ ۲۸۶
۱
آن غالیه گون نقش نگر بر گل سوری
بر ماه دو هفته رقم است از گل سوری
۲
چشم بد حساد که بر کنده ز سر باد
افکند ز تو دورم و فریاد ز دوری
۳
از ظلمت فرقت برهان ذره وشم ز آنک
چون چشمه خورشید فلک منبع نوری
۴
زلف ار نکند بر رخت آرام عجب نیست
کس بر سر آتش ننمودست صبوری
۵
با زلف بگو کابن یمین میخرد از تو
یکموی بجانی بچه در بند قصوری
نظرات