
ابن یمین
شمارهٔ ۳۲
۱
باد صبا چون نقاب از رخ گل برگرفت
بلبل مست از نشاط زمزمه از سر گرفت
۲
مدحت گل میکند بلبل خوشگو ادا
گل صفتش میدهد بر کف از آن در گرفت
۳
لاله بصورت شدست مجمره آتشین
ز آنسببش اندرون دود معنبر گرفت
۴
مشک فشان میوزد باد بهاری مگر
آهوی سرو سهی نافه ازو برگرفت
۵
فاخته شد واعظ و سرو سهی منبرش
بر صفت واعظان چون سر منبر گرفت
۶
گفت بدوران گل با صنمی گلعذار
شاد کسی کو بکف باده احمر گرفت
۷
ابن یمین چون شنید وعظ وی از جای جست
دست نگار سهی قد سمنبر گرفت
۸
روی بگلشن نهاد رغم جهانرا و جای
بهر طرب کنج باغ چشمه ساغر گرفت
نظرات