ابن یمین

ابن یمین

شمارهٔ ۳۴

۱

بر دلم از جور او امبار بار دیگرست

باش کو صد بار بود این نیز بار دیگرست

۲

بنده آن سرو آزادم که دایم بهر او

هر دمی از هر دو چشمم جویبار دیگرست

۳

در هوای عارض همچون گل بیخار او

چشم من چون ابر نیسان اشکبار دیگرست

۴

با خرد گفتم که سرو راستی بالای اوست

گفت نی خپ باش کآنجا کار و بار دیگرست

۵

بر سر سرو سهی نسرین و سنبل کی شکفت

تا چه شاخست آنکه او را برگ و بار دیگرست

۶

گر چه با من دوستم دی بود بر نوعی که بود

رغم دشمن آن گذشت امروز بار دیگرست

۷

گر دهد سلطان حسنم در دمی صد بار بار

همچنان ابن یمین در عشق بار دیگرست

تصاویر و صوت

دیوان اشعار ابن یمین فریومدی - تصویر ۲۵۷

نظرات