
ابن یمین
شمارهٔ ۴۹
۱
دوش چه دانی مرا بیتو چه بر سر گذشت
لشکر غم بر سرم بیحد و بیمر گذشت
۲
در هوس لعل تو در شب همچون شبه
سیم روانم ز جزع بر رخ چون زر گذشت
۳
آب گذشت از سرم بسکه بباریدم اشگ
در غم عشقت ببین چیست مرا سر گذشت
۴
درد غم عشق او می نپذیرد دوا
رنج مبر ایصبا کار از آن در گذشت
۵
چون دل دیوانگان بسته بزنجیر شد
باد صبا چون بر آن زلف معنبر گذشت
۶
دوش دلم چون خلیل تا سحر و وقت شام
ز آن صنم آزری بر سر آذر گذشت
۷
بر دل ابن یمین گر چه گران بود هجر
لیک بامید وصل دوش سبکتر گذشت
نظرات