ابن یمین

ابن یمین

شمارهٔ ۶۱

۱

ساقی قدحی در ده گر هیچ می ات باقیست

کز سوختگی جانم در غایت مشتاقیست

۲

گر خادم مسجد را قندیل بکف بینم

از شوق دلم گوید کاین ساغر و آن ساقیست

۳

معنی طلب از باطن بگذر زره ظاهر

کاراستن صورت سالوسی و زراقیست

۴

شنگرف لب لعلت زنگار خط سبزت

از صمغ سرشک من در غایت براقیست

۵

مستوفی عشق تو در دفتر خرج من

جز صبر نمیراند مجموع غمت باقیست

۶

گر ابن یمین بوسی از لعل تو برباید

معذور همیدارش کان از ره ذواقیست

تصاویر و صوت

نظرات