ابن یمین

ابن یمین

شمارهٔ ۷۴

۱

گلهای نوشکفته بهر بوستان که هست

پیش رخ تو خار نماید چنانکه هست

۲

با دود و آتش جگر و دل ز رشک تست

هر لاله ئی که باشد و هر ارغوان که هست

۳

گر بهر سرو سرکش تو نیست پس چراست

در جویبار چشم من آب روان که هست

۴

از دست دیده کار دل من بجان رسید

کو آشکار میکندش هر نهان که هست

۵

گر چه یقینست آنکه دهن نیستت ولی

میافکند حدیث توأم در گمان که هست

۶

باریکتر ز موی میانت دقیقه ایست

کز وی بجز کمر ندهد کس نشان که هست

۷

تا دستگیر بنده شوی همچو آستین

باشد سرم همیشه بر این آستان که هست

۸

بازار دل چو ز آتش سودای تست گرم

کمتر ز سود نیست مرا هر زیان که هست

۹

ابن یمین مخواه دل از دلستان که نیست

گر بایدت بیا ببر این نیم جان که هست

تصاویر و صوت

دیوان اشعار ابن یمین فریومدی (از روی نسخه قدیمی مورخ به سنه ۹۲۱ هجری قمری) - ابن یمین فریومدی - تصویر ۲۷۶

نظرات