
ابن یمین
شمارهٔ ۸۵
۱
هر سحر بی شام زلفین تو ای حورا صفت
چشمه چشمم پر از گوهر شود دریا صفت
۲
روضه رضوان فروغی از شعاع روی تست
من نمیدانم جز اینت ای بت زیبا صفت
۳
لؤلؤ کافور وش چون سر فرا گوش تو بود
غیرتم بگداختش از نیستی لالا صفت
۴
من در مهرت گشاده بر دل شیدا و تو
بسته ئی بر هیچ در کینم کمر جوزا صفت
۵
نقش تو چون ماند بر آب روان چشم من
مهر مهر من چرا شد ز آندل خارا صفت
۶
من توام ور تو منی اینست وصف ما و بس
گر چه بر نوع دگر گویندمان هر جا صفت
۷
گر تو جان تن نه ئی ابن یمین را پس چرا
می نبیند جز ترا و اینست خود جانرا صفت
نظرات