
ابن یمین
شمارهٔ ١٠١
۱
جمعی که رباعی ز غزل باز ندانند
گفتار چنانهاست که شایسته و زیباست
۲
اینست هنرشان که بیان کردم و آنگاه
اسباب معاش همه از شعر مهیاست
۳
وانکو بهنر همچو صدف زیور دل بست
خاموش چو ماهی ز چنان شاعر گویاست
۴
از ملک فصاحت بکناری شدن اولیست
اکنون ز میان فرق بیکبار چو برخاست
۵
نزدیک بزرگان جهان گر هنری نیست
آری چه توان کرد جهان صورت دریاست
۶
گوهر که نفیس است ز خاشاک بزیرست
خاشاک خسیس از گهرش مرتبه بالاست
۷
اوصاف بزرگان بسخن راست نیاید
از تربیت اهل سخن آنهمه والاست
نظرات