
ابن یمین
شمارهٔ ١۵٠
۱
گر وعده ئی که داد مرا آصف زمان
یکبارگی مرا ز خاطر عاطر گذاشتست
۲
بروی گرفت نیست گر اینسان که چاکرست
بس خلق را که بر در امید داشتست
۳
وانگاه دین وعده یکیک گزارده
چون رایت کرم بفلک برفراشتست
۴
وزیاد بنده گر نرود وعده های او
نشگفت از آنکه بنده بر آن دل گماشتست
۵
مانند او چو نیست کس اندر جهان بجود
دل نقش وعده هاش بجان برنگاشتست
نظرات