
ابن یمین
شمارهٔ ١۶۶
۱
مطبخی ایست ناگوار مرا
شهره گشته بآش پختن کست
۲
تا بشام از سحر بود بنگی
وز سحر تا بشام باشد مست
۳
هر چه از مایعات یافت بریخت
و آنچه از جامدات جست شکست
۴
گر بقبض آورد عصای کلیم
ور بود سوی ذوالفقارش دست
۵
دایم آنش بود تنور آشاب
اکره الجیش این بود پیوست
۶
بنگر تا بغیر ابن یمین
اینچنین مطبخی کسی را هست
تصاویر و صوت


نظرات