ابن یمین

ابن یمین

شمارهٔ ١۶٨

۱

مدتی در طلب مال جهان کردم سعی

تا بآخر خبرم شد که ز نفعش ضررست

۲

عوض هر چه بمن داد فلک عمر ستد

نکند فایده فریاد که اینش هدرست

۳

عمر ضایع شده و مال نماندست بجا

انده عمر کنون از همه غمها بترست

۴

اینزمان یکنفس عمر بملک دو جهان

نفروشم که بچشمم دو جهان مختصرست

۵

گنجها یافته ام در دل ویران ز هنر

زانکه بحریست ضمیرم که سراسر گهر ست

۶

مایل ملک قناعت چو شدم دانستم

که هنر هر چه زیادت شود ان دردسرست

۷

از بدو نیک جهان هر چه ترا پیش آید

غم مخور شاد بزی زانکه جهان در گذرست

تصاویر و صوت

نظرات