ابن یمین

ابن یمین

شمارهٔ ٢٠٣

۱

ایدل اگر روزی دو سه دنیا نباشد بر مراد

خوش باش کاحوال جهان زانسانکه آید بگذرد

۲

کار جهان برقی بود بر تیرگی رخشان شده

خوش در نظر آید مرا چون رخ نماید بگذرد

۳

بگذار گیتی را و زو بگذر چو دانی این قدر

کز ما در آنکو در جهان روزی بزاید بگذرد

۴

مائیم در دست غمش با نیم جانی غرق خون

ایکاشکی بار غمش چون جان رباید بگذرد

۵

بر ما چو دور خرمی بگذشت و آمد وقت غم

دل شاد باید داشتن کان هم نپاید بگذرد

۶

سیرت بگردان از بدی وز رنج دهر آسوده شو

کز مردم نیکو سیر هر چ آن نشاید بگذرد

۷

از تنگنای آرزو مسکین دل ابن یمین

گر حق بخرسندی دری بر وی گشاید بگذرد

تصاویر و صوت

نظرات