ابن یمین

ابن یمین

شمارهٔ ٢٢٧

۱

ای نسیم صبحدم بگذر بخاک درگهی

کز جلالت با سپهر هفتمین پهلو زند

۲

پیش بلقیس سلیمان مرتبت کز خلق او

هر نسیمی طعنه ئی بر نافه اهو زند

۳

عرضه دار اول زمین بوس رهی زانو زده

چون رهی را نیست راه آنکه خود زانو زند

۴

پس بگو ای آنکه عدلت هست تا حدیکه نیست

شاهباز تند را یارا که بر تیهو زند

۵

چون روا داری که چوپان تو اندر ملک من

ترکتازی آرد و صد چوب بر هندو زند

۶

خوش نگردد خاطر ابن یمین از عدل تو

تا نگوئی چوب یا ساقش پس از یرغوزند

تصاویر و صوت

نظرات