
ابن یمین
شمارهٔ ٢۴۴
۱
بر اوج فلک رایت سروری را
ز جمع بزرگان کسی میرساند
۲
که داد و ستد باشدش با سخنور
زری میدهد گوهری میستاند
۳
چنین گر نباشد چرا مرد فاضل
باستد بپا پیش او مدح خواند
۴
چه خوش نکته ئی گفت شیرین زبانی
کز او تا جهان باشد این نکته ماند
۵
طمع چون بریدم من از مال خواجه
زنش غر که خود را کم از خواجه داند
نظرات