
ابن یمین
شمارهٔ ٢۴٧
۱
بشمس دولت و دین مفخر زمان و زمین
سلام من که رساندم پیام من که برد
۲
لطیف طبع جهان آنکه گر رسد سوی گل
نسیم لطف وی از رشک پیرهن بدرد
۳
روان ز نفحه اخلاق او بیاساید
چو از نسیم بهاری که بر چمن گذرد
۴
بگویدش که بساطی بتو نشان دادند
که دل بجانب او همچون جان ز تن بپرد
۵
بسیط خاک بجست و چنان بساط نیافت
رهی که تا ز پی نرد خویشتن بخرد
۶
گرش بابن یمین از ره کرم بخشی
تر از فرط سخا حاتم ز من شمرد
نظرات